![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() |
من طبیعت را دوست دارم
نوشتهی بهراد فرخنده
از زمان کودکی، پدرم مرا به تماشای طبیعت میبرد. همیشه میخواست که من به طبیعت علاقهمند شوم. ما به کوهها، درهها و جنگلهای اطراف تهران میرفتیم. وقتی که 9 ساله بودم، خواندن کتاب «پرندگان تهران» مرا به جهان پرندگان علاقهمند کرد و دوست داشتم آنها را در محیط طبیعیشان تماشا کنم. خوشبختانه پدرم هم به طبیعت علاقهمند بود و این برای من شانس بزرگی بود. من و پدرم هر آخر هفته به پرندهنگری میرفتیم. اوایل برای پیدا کردن پرندگان به پارکها و باغهای اطراف تهران میرفتیم.
اولین مشاهدههای پرندهنگری من دمجنبانک و بلبل خرما بود. دیدن پرندهها و شناساییشان با کتاب کوچکمان آنقدر برایمان شگفتآور بود که تصمیم گرفتیم اکثر پرندگان تهران را پیدا کنیم.
در سال اول به زیستگاههای شهری پرندگان تهران میرفتیم، اما بسیاری از پرندگان را نمیتوانستم داخل شهر پیدا کنم. تنها راهنما و مرجع من کتاب کوچکم بود که برای من کافی نبود.
تصادفا با باشگاه پرندهنگری طرلان آشنا شدیم که اولین گروه پرندهنگری در ایران بود. باشگاه طرلان سفرهای پرندهنگری برگزار میکرد و نشستهای ماهانه داشت و سعی میکرد که مردم را به حفظ پرندگان و طبیعت تشویق کند.
من و پدرم به دورهمیهای طرلان و تورهای پرندهنگری میرفتیم. در دورهمی اول، دیدن یک پسربچه که به پرنده و پرندهنگری علاقهمند است و اسم بعضی از پرندگان را بلد است برای اعضا خیلی جالب بود. من هم از ذوق آنها ذوقزده میشدم. من دوستان و راهنماهای زیادی پیدا کردم که خیلی چیزها راجع به پرندگان و پرندهنگری به من یاد دادند. آنجا یاد گرفتم که در ایران چه مکانهای متنوعی برای پرندهنگری وجود دارد و سرتاسر ایران چقدر پرندههای خاص و زیبایی دارد، مثل زاغ بور که تنها در بیابانها و دشتهای مرکزی ایران یافت میشود. در این دورهمیها ما دوستان زیادی پیدا کردیم و گاهی با هم به سفرهای پرندهنگری میرفتیم، و من کمکم یاد میگرفتم که چطور طبیعت را برای پیداکردن پرندگان جستجو کنم. یک دوربین عکاسی کامپکت هم داشتم که با آن از هرچه در طبیعت میدیدم، به خصوص از پرندگان عکس میگرفتم.
یکی از لذتبخشترین مشاهدات اولیه من هما بود! وقتی که توانستم از آن عکس بگیرم خیلی خوشحال بودم. در ایران باستان و آیین زرتشت هما پرندهی مقدسی است. طبق باور آنها در داستانها و اشعار، کسی که هما را ببیند سعادتمند خواهد شد.
کم کم شروع به خواندن کتابهایی راجع به حیاتوحش ایران کردم، راجع به پرندگان، پستانداران، خزندگان و خلاصه هر چیزی که به محیط زیست و تنوع زیستی ایران مربوط میشد. ایران اقلیمها و زیستگاههای متنوعی دارد و این باعث شده حیاتوحش متنوعی هم داشته باشد. این موضوع من و پدرم را مصمم کرد که بخشهای مختلف کشورمان را بگردیم و این گونهها را ببینیم.
وقتی که اسم زاغ بور، تنها پرندهی اندمیک ایران را شنیدم خیلی مشتاق شدم آن را مشاهده کنم! پس من و پدرم یک سفر به شرق استان اصفهان رفتیم تا افتخار کویرهای ایران را ببینیم و خوشبختانه موفق شدیم. در آن سفر تعداد زیادی زاغ بور دیدیم، انگار که طبیعت جایزهای به ما داده باشد!
دو سال بعد به عکاسی علاقهمند شدم و یک دوربین DSLR دست دوم و لنز تله گرفتم. هدفم عکاسی از حیات وحش و به خصوص پرندگان بود. همیشه در تلاشم که از هرچه در طبیعت میبینم عکسهای خوبی بگیرم و به افرادی که با طبیعت و حیات وحش کشورشان آشنا نیستند نشان دهم. با اینکار سعی میکنم که آنها را علاقهمند کنم و تشویقشان کنم تا به طبیعت و حیات وحش، و به خصوص پرندگان بیشتر اهمیت دهند.
درنای سیبری تنهاترین پرندهی جهان است که هر پاییز به «تالاب فریدونکنار» در شمال ایران مهاجرت میکند و تا آخر زمستان به تنهایی آنجا میماند. مردم اسمش را «امید» گذاشتهاند. زندگی این پرندهی نر، داستان غمانگیزی است. او همیشه تنها نبوده، تا چند سال پیش با جفت و جوجهاش به ایران سفر میکرد، اما آن دو توسط تیر شکارچیها کشته شدند. امید تا سالها بعد از اتفاق، هزاران کیلومتر را به تنهایی سفر کرده است. وقتی این را شنیدم به گریه افتادم. ما چه کردیم که این پرندهی زیبا را تا لبهی انقراض هل دادیم و حالا هیچ کاری برای نجات جمعیت غربی درنای سیبری در ایران نمیتوانیم بکنیم. میخواستم این پرنده را ببینم، شاید به عنوان آخرین افرادی که این پرنده را میبینند. بار اولی که به تالاب فریدونکنار رفتیم، نتوانستیم او را ببینیم. سال بعد دوباره سفر کردیم و بلاخره توانستیم امید را ببینیم. واقعا دلم میخواست کاری برای نجات نسل درنای سیبری بکنم اما دیگر دیر بود…
درنای سیبری Grus leucogeranus
من به زیستگاههای زیادی برای پرندهنگری سفر کردم، مخصوصا IBAها و مناطق حفاظتشده، همینطور در زیستگاههای تالابی هم پرندهنگری میکنم، به این دلیل که پرندگان زیادی، مخصوصا پرندگان مهاجر را به خود جذب میکنند. خوشبختانه ایران در یکی از مهمترین کریدورهای مهاجرتی پرندگان قرار دارد و تعداد زیادی تالاب بینالمللی و سایت رامسر دارد که زیستگاهی برای پرندگان در خطری مثل غاز پیشانی سفید کوچک، خروسکلی اجتماعی، عروس غاز، اردک سرسفید و بسیاری از گونههای ارزشمند دیگر فراهم میکنند. بعضی از تالابها تعداد بسیار زیادی از پرندگان را به خود جذب میکنند. من خیلی به تالابها علاقهمندم چرا که هرجایی که باشند، نقطهداغ تنوع زیستی آن منطقه خواهند بود.
کاکایی ارمنی با جوجه Larus armenicus
یک هدیهی ارزشمند از یکی از معلمهایم گرفتم، کتابی با عنوان «فواید تالابها». این کتاب من را با کارکرد تالاب آشنا کرد و خیلی چیزها راجع به ارزش زیستی و اقتصادی این اکوسیستمهای بینظیر آموختم. تصمیمم را گرفتم که به اکثر تالابهای بینالمللی و مهم ایران سفر کنم و سعی کنم که پرندههای مهاجر در خطر و ارزشمند را ثبت کنم.
یکی از پرندگان مورد علاقهی من غاز پیشانی سفید کوچک بود که شدیدا در معرض خطر است. این غاز یکی از در خطرترین پرندگان مهاجر در اروسیاست و ایران بعضی از مهمترین مقاصد زمستانگذرانی این گونه را در خود دارد. من به چندین تالاب که این گونه در آنها رکورد شده سفر کردهام. به خاطر خطراتی مثل خشکشدن تالابها، تخریب زیستگاه و شکار، دیگر این پرنده در بسیاری از زیستگاههای زمستان گذرانیاش دیده نمیشود. به خاطر همین من تا دوسال موفق به ثبت آن نشدم؛ تا اینکه بلاخره آن را در تالاب بینالمللی بوجاق در غرب دریای خزر دیدم. یکی دیگر از پرندگان مورد علاقهام که آن هم به شدت در معرض تهدید است را آنجا دیدم: «خروسکلی اجتماعی» که سه سال در بسیاری از تالابهای غرب خزر به دنبالش بودم.
غاز پیشانیسفید کوچک Anser erythropus
در سفرهای پرندهنگری متعدد، متوجه مشکلات زیادی شدم که تالابها و پرندگان را در ایران تهدید میکنند و اگر ادامهدار شوند هر دو را از دست خواهیم داد. تالابهای بینالمللی و بینظیر زیادی در شمال و شمال غرب ایران وجود دارند که مشکلات زیادی تهدیدشان میکند، اما شکار مخفیانه توسط مردم محلی شاید مهمترینشان باشد. از این تالابهای بینالمللی، من به دو تالاب سفر کردم تا تالاب و زیستگاه پرندگان را ببینم و با مردم محلی که در حاشیهی تالاب زندگی میکنند راجع به تالاب و پرندگان مهاجر و ارزشهای زیستی و حتی اقتصادی آنها صحبت کنم، چرا که من باور دارم مردم محلی هر مکان، میتوانند بهترین حافظان طبیعت و در عین حال، بدترین دشمنان آن باشند.
من سعی کردم که زیبایی پرندگان مهاجر در زیستگاهشان را به تصویر بکشم و مردم را با زندگی و سودمندی این پرندگان و تالابها آشنا کنم. در چندین ارائه برای همکلاسیهایم در مدرسه، راجع به نقش مفید پرندگان مهاجر و تالابها صحبت کردم. یک نمایشگاه از عکسهای حیاتوحشی که گرفتم هم در مدرسه داشتم که در آن دانشآموزها و بازدیدکنندگان را با تنوع حیاتوحش در ایران آشنا کردم.
قوی فریادکش Cygnus cygnus
برای درک اهمیت تالابها و شناسایی بهتر پرندگان، پژوهش را بر روی زادآوری پرندگان آبزی و کنارآبزی شروع کردم که در آن تمرکزم بر روی شکل لانه و تخمها بود. برای این پژوهش به بعضی از نقاط مهم زادآوری پرندگان آبزی و کنارآبزی سفر کردم و با مطالعه و سفر میدانی داده جمع کردم.
در سفرهای پرندهنگریام همیشه در جستجوی هر جانوری بودم، بعضی مواقع یک پستاندار یا خزنده هدف اصلی ضبط فیلم یا عکسبرداریم بود. مثلا در یک سفر با پدرم 2800 کیلومتر مسیر را طی کردیم تا بتوانیم گور ایرانی را ببینیم: یکی از زیباترین مخلوقاتی که تا کنون دیدهام.
گور ایرانی Equus hemionus onager
جایزهی بزرگمان را وقتی گرفتیم که یک پلنگ ایرانی را از فاصلهی ده متری دیدیم!
من به خانواده و معلمهایم و به خصوص به پدرم مدیونم که با تشویقشان، باعث رشد علاقه من شدند. پدرم همیشه همراه من بوده و مرا به سفرهای بسیاری برده و راهنماییها و نکات خوبی را به من گفته.
اکنون من 17 سال دارم. در طول 8 سال پرندهنگری و سفر، 370 گونه از 550 گونهی ایران را دیدهام و از 330 گونه از آنها عکاسی کردهام!
امیدوارم در مسیر درستی رشد کنم و برای طبیعت و حیاتوحش زخمخوردهی کشورم مفید و موثر باشم.
ترجمهای از متن بهراد فرخنده در OSME در تاریخ 20 اردیبهشت 1397
سپاس بیکران از مهندس محمدرضا فرخنده
ترجمه از مطهره حکیمینژاد
*در این متن سعی شده که دیدگاههای نویسنده بدون دخل و تصرف ترجمه شود و مطالب علمی مطرح شده از نظر علمی رد یا تایید نمیشوند.
دربارهی سایت OSME:
انجمن پرندهشناسی خاورمیانه (OSME) یک سازمان بینالمللی است که سال 1978 به عنوان جانشین انجمن پرندهشناسی ترکیه تأسیس شد و در سال 2001 فعالیت خود را به مناطق قفقاز و آسیای مرکزی گسترش داد. این انجمن با هدف جمعآوری، سازماندهی و انتشار دادههای پرندهشناسی، ترویج علاقه به پرندگان و حمایت از حفاظت از گونههای پرندگان در این مناطق فعالیت میکند. OSME که کاملاً توسط داوطلبان اداره میشود، تنها انجمن پرندهشناسی است که کل خاورمیانه، قفقاز و آسیای مرکزی را پوشش میدهد و با اعضای خود در بیش از 40 کشور، بستری منحصربهفرد برای تبادل اطلاعات فراهم میآورد. این سازمان مجلهای به نام "سندگروس" منتشر میکند که شامل مقالات علمی، اخبار حفاظت و گزارشهای مشاهده پرندگان است. همچنین، OSME از طریق صندوق حفاظت و تحقیقات خود، پروژههایی را برای حمایت از گونههای در معرض خطر و مناطق مهم پرندگان (IBAs) تأمین مالی میکند و برنامههایی مانند اپلیکیشن رایگان پرندگان خاورمیانه را برای ترویج پرندهنگری توسعه داده است. برای اطلاعات بیشتر، میتوانید به وبسایت رسمی آنها در www.osme.org مراجعه کنید.